| عین صاد | نامههاى بلوغ | صفحه ۱۳۳ |
حضرت خورشید(ره)
هوالنور
در شهرهای آشوب زده و غبارگرفته ی ایران زمین، "کشتی نجات" آمد و قوم آخرزمانی را از تاریکیهای وهم و فتنه بیرون کشید و یوم اللّه دیگری رقم زد تا مانند خورشید، این روز سرد دی ماه محرمی در تاریخ بدرخشد و ماندنی شود. موسای زمان دربرابر سیل بهتان ها و نعره های گوش خراش یانکی صفت های قوم ایستاد و جمهوریت در خطر سقوط را به معجزه جدش حسین بن علی حفظ و پاسداری کرد. آری وعده ایزد پاک حق است که یاری کنید خدای را تا شما را در سختی ها و محنت ها یاری رساند.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآیَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّـهِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (ابراهیم / ۵)
ما موسی را با آیات خود فرستادیم؛ (و دستور دادیم:) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر! و «ایّام اللّه» را به آنان یاد آور! در این، نشانههایی است برای هر صبر کننده شکرگزار!
به نام اعظم خدا
این است که ساسان به دساتیر خبر داد جاماسپ به روز سوم تیر خبر داد
بر بابک برنا پدر پیر خبر داد بودا به صنم خانه کشمیر خبر داد
مخدوم سرائیل به ساعیر خبر داد وآن کودک ناشسته لب از شیر خبر دادفخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد مولای زمان مهتر صاحبدل امجد
آن سید مسعود و خداوند مؤید پیغمبر محمود ابوالقاسم احمد
وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد این بس که خدا گوید ماکان محمد (*)
براستی که این زادروز مبارک و میمون است، حالیا در خاک سرزمین سلمان این شب و روز به شادی می گردد اما تنهاییم اینجا. کسی از ما سراغ آن کودک یتیم عدنی را نمی گیرد کسی از ما سراغ آن بیوه زنی دمشقی را نمی گیرد کسی از ما سراغ تنهایی پدر فرزند مرده افغان را نمی گیرد... تمام اینها چشم شان به من و تو نیست، به آن ایها العزیز است. به آن گل نرگس به آن صمصام المنتقم.
آقا جان! این روز و شب مبارکت باد.
حضرت خورشید (ره)
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله و سلم - انسان کاملی است که در رأس مخروطه این عالَم واقع است. ذات مقدس حق تعالی که غیب است و در عین حال ظاهر است، مستجمع همه کمال بهطور غیر متناهی است، در رسول اکرم متجلی است به تمام اسما و صفات و در قرآن متجلی است به تمام اسما و صفات.
صحیفه نور - جلد ۱۲ - صفحه ۴۲۱
(* ادیبالممالک فراهانی)
به نام خالق
تو یک
بار از مادر متولّد شدى
و این بار باید از خودت بیرون بیایى؛
از نَفس، از
غریزه ها، از عادت ها متولّد شوى؛
که مسیح می گفت: «لا یَلِجُ فِى الْمَلَکُوتِ مَنْ لایُولَدُ مَرَّتینِ»؛
کسى
که دو بار متولّد نشود، به ملکوت خدا راهى ندارد.
و پس از این تولّد، باید تولید
کنى و زاد و ولد کنى
که تنها نمانى و در تنهایى هم مأنوس باشى.
استاد علی صفایی حائری (عین صاد)
کتاب نامه هاى بلوغ
صفحه ۱۷