هــوالحـــی
سلام مهربان همه آدینه های من
سلام عزیز...
غروب شد...دلم این بار هم گرفت
بی مقدمه بگویم
خسته ام عزیز،خسته
فقط هرآدینه دلخوشی ام اینست که هنوز به این عاشق عهد شکن هم نگاه می کنی
اگر نبود نگاه مهربان تو...
تو خود می دانی حال و روز عاشق دلخسته را...
و هر جمعه دلخوشم که غروب که می شود،قلبم با همه تاریکی و سنگینی می خواهد
ازین تن غفلت زده به سوی تو پرواز کند..
قبولش می کنی؟
من می دانم. . .
که پس از این همه شکست و تنهایی
و همراه این همه بن بست و درگیری،
کسی که راه تو را در پیش گرفت
و به سوی تو کوچ کرد،
زود به تو می رسد و راهش نزدیک است؛
« أن راحل الیک قریب المسافة »
و فقط این راه برای آنهایی است که کوچ کرده اند
و مهاجر هستند نه مسافر
رفته اند که بروند نه این که دوباره بازگردند.
هــو الــقیّوم
آنچه نزد شما است فانی است و آنچه نزد من است باقی (الرحمن/26 و 27)
و ازین رو مصطفی (ص) فرمود: آنچه باقی میماند بر آنچه فانی می شود برتری دهید و برگُزینید، که دنیا دار غرور است و عقبی دار سُرور !
دنیا دار فنا و عقبی دار بقاء است،نسیم عقل به مشام آن کس نرسد که فانی را بر باقی برگزیند و دار سُرور را بگذارد و دار غرور آباد کند !
پیر طریقت گفت: اگر همه ملک جهان و کشور بنی آدم را زیر نگین تو نهند و کلید خزانه های دنیا را جملگی به تو دهند،چون سرانجام آن فناست،دل بر آن نهادن خطاست !
*اینک چند حکمت و پند از حکیمان و بزرگان بمناسبت فنا و بقا :
1 - به گفتار از کردار کفایت کردن،کار مغروران است.
2 - بر سرمایه دیگران اعتماد نمودن،حرفه مفلسان است.
3 - بر جامه ی عاریت نازیدن،عادت بیکاران است.
4 - به خلعت دیگران شاد بودن،سیرت بی خردان است.
5 - جفا کردن و طمع وفا داشتن کار نادرستان و ستم کاران است.
هــو المـومن
رفته بودم دیدنش
روی تخت مانند پاره ای گوشت بی جان افتاده بود
آخه جانباز نخاعی گردنی بود
فقط لب و دهان و چشم و گوشش حس و حرکت داشت و دیگر هیچ!
گفتم:وجود تو به چه دردی می خورد؟خدا چرا تو را نگه داشته است؟
نگاه عـاقل اندر سفیهی کرد و گفت:
*مصلحت نیست که این زمزمه خاموش شود*
-از خجالت سرم را به زیر انداختم و ...
بزرگی می فرمود:
نفس کشیدن اولیای خدا برای جهان هستی اثر دارد.
*عاشقـان را بگذارید بنالنـد همـه / مصلحت نیست که این زمزمه خاموش شود*
«منبع: کتاب شهد شهود»
هــو السبّوح
والفجــر
خداوند گاهی به ذات خود و گاهی به صفات خود قسم یاد می کند! و گاهی به افعال خود(مانند این آیه)سوگند یاد می کند، یعنی :
سوگند به بامداد محـرم که اول سال است ،
سوگند به بامداد ذی الحجه که ماه حج و زیارت است
و به بامداد روز آدینه که حج درویشان است
و به بامدادِ دل همه روزها سوگند که همه روز در همه سال هنگامِ مناجاتِ دوستان است و ساعت خلــوت عارفان،سوگند به بامدادِ دلِ دوستان که محل نظر خداوند جهان است و سوگند به روشنایی بامدادِ معرفت که سبب آسایش مومنان و باعثِ راحتِ آنان است.
یادتونه میگفتم:
پیاده آمده بودم ، پیاده خواهم رفت....
یادتونه گفتم :.....
به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.
(شهید دکتر بهشتی)
قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ... بگو با همین خشم (و کینه ای که در دل دارید) بمیرید(سوره آل عمران،آیه 119)