شاهد هیاهو

هوالبصیر

می شود اینجا عکس من باشد! زمانی در آینده؟

شهید شاهد آرامِ هیاهو شب های شهر

شهید نظر می کند به وجه الله
[حضرت خورشید(ره)]

ماه مهرِ شهادت

هوالشاهد

هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی ، برای خدا به جهاد برخیزد؛
و خود را فدای هدف کند نه هوا؛ و این هنر مردان خداست.
[حضرت خورشید(ره)]

یا حضرت معصومه مدد

هوالکریم

السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ

         شهرها انگشترند و قم نگین             قم هماره حجت روى زمین          

مرقد «معصومه‏» چشم شهرها        مِهر او جان‏هاى ما را کهربا

[حضرت خورشید(ره)]

حماسه کاوه

هوالشهید

سردارشهیدمحمد فرومندی درباره شهادت شهیدکاوه می گوید: «امشب باید به امام تسلیت بگوییم، برای این که علمدار جبهه کردستان، محمود کاوه را شهید کردند. حضرت امام به شما تسلیت می گوییم، چرا که آن افسری که در جبهه کردستان گذاشته بودید و مثل شیر می غرید و در شیارها و ارتفاعات دشمن منافق را قلع و قمع می کرد، شهید شده است... نمی دانید وقتی خبر شهادت محمود را شنیدم چه حالی پیدا کردم. ما خیلی فرمانده شهید داریم، ولی نمی دانم محمود چه کرده بود چه طور جنگیده بود و چه افتخاراتی برای اسلام آفریده بود که جداً مرا تکان داد. البته شهادت مزد کار محمود بود خداوند این انسان ها را وقتی در یک شرایطی قرار می دهد و می بیند در همه امتحانات با بهترین نمره قبول می شوند، آن ها را می پذیرد. محمود شهید شد اما ریشه ضدانقلاب را خشک کرد. کومله و دموکرات را بیچاره کرد حماسه کاوه را باید در سقز و تپه های مریوان دید. »

منبع : روزنامه خراسان (یکشنبه ( 1392/06/10

صد کهکشان ستاره و خورشیدند

هوالحق

صد کهکشان ستاره و خورشیدند آزادگان چنین که درخشیدند
دوشینه در محاق فرو رفتند امروز گر ز پنجره تابیدند
ای عشق! این قبیله درد‌آلود شمعند و در هوای تو رقصیدند
گل‌های التیام اسارت را از باغ صبر و حوصله می‌چیدند
با ما اگرچه هم‌نفسند اما خلوت‌نشین محفل ناهیدند
بس ریشه‌ها به کرب‌وبلا دارند گر از هجوم باد نلریزیدند
از شوق یک اشارت ساقی بود آنقدر محنتی که پسندیدند
اما دریغ این‌همه نیلوفر دور امام خویش نپیچیدند

(امیر عاملی)

بیدار نخواهم شد

قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْجَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ أکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.

«کشف الغمّه، ج 2، ص 350»

امام جواد - علیه السلام - فرموند: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعی و عادی،

همچنین حیات و زندگی ـ لذّت بخش ـ به وسیله نیکی و احسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بی نتیجه.

هوا هوای عجیبی ست

هوالکریم

این دو سه روزی که به پایان میهمانی مانده است، هوای خاصی برای بعضی ها دارد و برای بعضی ها فرقی خاصی درش نیست.

بعضی ها نگرانند که مبادا سال دیگر باشد و آنها نباشند، شب قدر را از دست داده باشند... همین ها هستند که دعا می کنند به جان ما ناقابلان، ماهایی که بی خیال سر خود را سرد کردیم با آب سرد در روزهای گرم جهاد با نفس در تابستانی به رنگ رمضان، خوشا به حال ریحانه ها با صبر عظیمشان. قصه عاشقی با خداست قصه صبر ریحانه ها.

این روز و شب ها ماها دنبال آخر سریال های بی دودِ دودکش و به گو خب مادرانه و ... هستیم و آنها معتکف در خانه های خدا در روی زمین. خوش باد این خلوت هایتان خوش باد مناجات های شبانه ی تان... ما اینجا نشسته ایم و منتظر رویت هلال ماه هستیم که خدا کند چهارشنبه باشد و زودتر راحت شویم و شما غم دارید که ماه گذشت و دیگر میهمانی هم تمام.

آسمان چه طعمی دارد ما که همه اش زمین خورده ایم................

اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.
خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاکم نما در آن از عیب‌ها وآزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دل‌ها
اى چشم پوش لغزش‌هاى گناهکاران.

علی، مظلومیت، غربت، آرام گریستن

هوالعلی

غم و غربت علی فزونی یافت پیغمبر را گفت از دست این مردم خسته ام، حضرت احمد گفت نفرین کن، نه! دعا می کنم خدا مرا از این جماعت بگیرد...

کمر  درب افکن خیبر را مردمی خمود و دنیاطلب خم کردند. قدرت حماقت جماعتی آنقدر زیاد است که اسدالله را از رهبری مردم دور می کند. اسلام را آنقدر واژگون می کنند که خلافت، سلطنت می شود و سر نوه پیغمبر بر روی نیزه می رود که چون علیه دستگاه جور اموی ایستاد.

شاخه های خشک درخت زقوم گسترده می شود در تاریخ، ابوسفیان قنفذ حرمله مأمون ... دجال سفیانی

خدایا سهم من از دوری امام زمان از به دست گیری رهبری جهانی چه قدر است؟!!

کمی درد: به صورت بر زمین خوردن / گمانم رسم این خانه است
کمی سوختن: ۷۰ کشته دوشنبه خونین عراق / حسن شحاته مصر / سوزاندن مسلمانان میانمار / ...
کمی عمل: بی تفاوت نباشیم
کمی تاریخ: ۱۱۰ روز دگر عاشوراست

قطعنامه ۵۹۸

 کاسه‌ی شهد و شیرینی به جای کاسه‌ی زهر...

هر کسى در این ایام، اظهارات مخالفان ما را در دنیا گوش کرده یا خوانده باشد، مى‌فهمد که دشمنان نظام ما، چه‌طور از عزت امروز جمهورى اسلامى، از ته دل ناراحتند. پیروزى ملت ایران، به کام اینها تلخ آمد. خداى متعال، همه‌ى کارها را با حساب انجام مى‌دهد. یک روز بنده‌ى صالح خدا، آن انسان بزرگ و مخلص که هیچ‌چیز را براى خودش نمى‌خواست و همه‌ى کارها را براى خدا مى‌کرد و همه چیز را براى او مى‌خواست، در قضیه‌ى قطعنامه گفت: کاسه‌ى زهر را نوشیدم. این تلخى را او تحمل کرد؛ ولى خداى متعال به آن بنده‌ى صالح عوض داد و هنوز دو سال و اندى نگذشته کاسه‌ى شهد و شیرینى پیروزى را به ملتش چشاند و کامشان را شیرین کرد. آن فداکارى، این ثمره را داشت. «اللهم ما بنا من نعمة فمنک لا اله الا انت». همه چیز متعلق به او و به اراده‌ى اوست.

سخنرانى در دیدار با گروه کثیرى از آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفته‌ى وحدت ۱۱/۰۷/۱۳۶۹

قطعنامه‌ی ۵۹۸ به روایت رهبر انقلاب

ویژه نامه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ (شماره ۱) (شماره ۲)

ده روز چه زود گذشت

هوالصابر

تصویر یک) رنگ قرمز بنر جذب می کند نگاهم را سمت خودش و می نویسند الفبا بر تنش که رسول خوبی ها(ص) فرمودند: روز گرفتن در گرما جهاد است.

تصویر دو) برق است و آب و جعبه ای فلزی، نگاه که می کنی گریه می کند بر حال این روزها، بر حال مشتریانش، چهار ستون بدنش عین اسکلت بتنی ساختمان محکم است و خم بر ابروی نمی آورد که انگار مهمان خداست. البته یک دلیل محکم دارد "هوا گرم است"

تصویر سه) آشنایی به طنز گفت ده پانزده سال پیش این روزها مردم به بی تفاوت نسبت به میهمانی خدا می گفتن روزه نیستی! این سالها در جمع ها به یکدیگر می گویند: روزه ای؟؟؟؟

تصویر آخر) روزه واجب ماه رمضان ریا ندارد... همه می رویم افطار، همه!

****

کاملا با ربط:

خدایا تو دانایی بر درون انسان ها

اللَّهُمَّ لَکَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِکَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ