بایگانی بهمن ۱۳۹۴ :: نامه ها، محرمانه

نامه ها، محرمانه

هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست
نامه ها، محرمانه

شما ای ملت ایران! ای مسلمانان پاک طینت!
به احکام نورانی قرآن کریم بیش از پیش گرایش کنید، و دست اتفاق و برادری به هم دهید، و از اختلافات دست بردارید، و برای قرآن کریم و اسلام عزیز فکری کنید. تعلیمات اسلام را نصب العین قرار دهید. مساجد و محافل دینیه را، که سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین است، هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید.
حضرت خورشید / ۲۰ شهریور ۱۳۵۱
--------------------------------------
این سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان، برکات بسیار نصیب انسان، انسانهایى که مى‏توانند استفاده کنند از این برکات، شده است.
البته مبدأ همه مبعث است و دنبال او تمام جهاتى که هست. در ماه رجب، مبعث بزرگ و ولادت مولا على بن ابیطالب- سلام اللَّه علیه- و بعض ائمه دیگر، و در ماه شعبان ولادت حضرت سیدالشهدا- سلام اللَّه علیه- و ولادت حضرت صاحب- ارواحناله الفداء- و در ماه مبارک، نزول قرآن بر قلب مبارک پیغمبر اکرم بوده است. و شرافت این سه ماه در زبانها و در بیانها و در عقلها و در فکرها نمى‏گنجد. و از برکات این ماهها ادعیه‏اى است که وارد شده است در این ماهها.
--------------------------------------
مقصد قرآن و حدیث، تصفیه عقول و تزکیه نفوس است برای حاصل شدن مقصد اعلای توحید و غالباً شرّاح [ شرح دهندگان] احادیث شریفه و مفسّرین قرآن کریم این نکته را که اصل اصول است، موردنظر قرار نداده اند و سرسری از آن گذشته اند و جهاتی را که مقصود از نزول قرآن و صدور احادیث به هیچ وجه نبود، از قبیل جهات ادبی و فلسفی و تاریخی و و امثال آن مورد بحث و ترقیق و فحص و تحقیق قرار داده اند و دیگر از مقاصد و مطالب [ نزول قرآن از مقام قرب و قدس به عالم ظلمانی و سجن طبیعت] دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس پلیدیهای] طبیعت و تحصیل سعادت، وبالجمله، کیفیّت سیروسلوک الی الله است. و این مطلب شریف بر دو شعبه مهمّ منقسم است: یکی تقوا به جمیع مراتب آن که مندرج در آن است: تقوا از غیر حق و اعراض مطلق از ماسوی الله.
و دیگری ایمان به تمام مراتب و شئون که در آن مندرج است: اقبال به حق و رجوع و انابه به آن ذات مقدّس و این از مقاصد مهم این کتاب شریف است که اکثر مطالب آن بلاواسطه یا مع الواسطه به این مقصد رجوع کند.

نامه ها، محرمانه

هیچ ارزش و ملاکی مهمتر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست

۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

به بلندای نام بزرگ او...


نقشی بر آب می زنم از گریه حالیا  ///// تا کی شود قرین حقیقت مجاز من

بر خود چو شمع خنده زنان گریه می کنم ///// تا با تو سنگدل چه کند سوز و ساز من

زاهد چو از نماز تو کاری نمی رود ///// هم مستی شبانه و راز و نیاز من



شاید پاسخی باشد به حجاب خود

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۴۷
محمد امین احسن مقدم

یا مجیر

تَعَالَیْتَ یَا نَاصِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا صَبُورُ تَعَالَیْتَ یَا صَابِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُحْصِی تَعَالَیْتَ یَا مُنْشِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا سُبْحَانُ تَعَالَیْتَ یَا دَیَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا مُغِیثُ تَعَالَیْتَ یَا غِیَاثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا فَاطِرُ تَعَالَیْتَ یَا حَاضِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ سُبْحَانَکَ یَا ذَا الْعِزِّ وَ الْجَمَالِ تَبَارَکْتَ یَا ذَا الْجَبَرُوتِ وَ الْجَلالِ سُبْحَانَکَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ


ای یاور
ای صبور
ای حاضر
ای پناهنده
ای فریادرس

....

ما را به جز خیالت,

فکرهای دیگری
 هم هست,
فکر
 ما را برای خودتت
 خالی کن 
یا مجیر یا مجیر یا مجیر...



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۲۱
محمد امین احسن مقدم

یا الله


 امام خمینی (ره) یک سرمایه ابراهیمی داشت که توانست نظامی فاسد را براندازد و نظام ملکوتی را برافراشته کند. امام خمینی (ره) ‌فرزند ملکی و ملکوتی ابراهیم بود و ندای الهی را خوب اطاعت کرد و با لبیک الهی خود همه خطرات را به جان خرید تا انقلاب اسلامی به سرمنزل مقصود رهنمون شود
.

آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی)

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۰۴
محمد امین احسن مقدم

هوالنور

انسان با شرح صدر، ارتباطات سه گانه ی با خود ، خدا و محیط را سامان می بخشد. برخی از عبادات نقش ویژه ای در سعه صدر انسانی دارند از جمله: نماز با حضور قلب به عنوان تمرینی برای ضبط نفس سبب فائق شدن بر هموم و ایجاد حالتی از آرام سازی و آسودگی ذهن است تقارن هجوم افکار اضطراب آمیز با تمدد اعصاب ناشی از حضور قلب در نماز، منجر به توانایی فرد بر حذف افکار اضطراب آمیز می شود. این حضور قلب نوعی ریلکسیشن یا آرام سازی است که بدون تلاش برای حل مشکل تنش زا ، چرخه ی افزایش اضطراب را شکسته و فرد خود را در مقابل مسائل بغرنج و پیچیده، ناتوان نمی بیند.


قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ (مومنون/۱ و ٢)

به راستى که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان فروتنند


+ پیام به اجلاس سراسری نماز


****************

بازنشر از وبلاگ آیات نورانی

****************

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۲
محمد امین احسن مقدم

یا نور کل نور

 

روزها می گذشت و کاروان به نیمه راه توس می رسید، اما کاش که این کاروان هرگز به ساوه نرسیده بود... مانده بود حیران: آیا برادرم از ساوه نگذشته؟ اینان حتما امام خود را ندیده اند که این طور دشمن خاندان پیامبر هستند! لشکر تا دندان مسلح بر سر کاروان ریخت. نکند سربازان خلیفه اند؟ ... نه! غیر ممکن است! امام ما در جوار خلیفه ولی است. در نماز های جمعه به نامش خبطه می­خوانند. به نامش سکه ضرب می­کنند، همه جا کنار مأمون می­ نشید... اما... این دیگر چه جور منزلتی است؟ مهم نبود که مهاجمان به فرمان چه کسی پیدایشان شده بود. هر که بودند، کربلایی دیگر به راه انداختند تکرار کربلای کوفیان. پس این همه فکر کربلایی بیخود نبود! بر سر کاروان ریختند و سادات را سر بریدند و قطعه قطعه کردند؛ تمامی سی و دو مرد کاروان فاطمه را. دوباره زمین پر شد از خون فرزندان حسین علیه السلام و فاطمه. افسوس که فاطمه بی امامش علی، نمی توانست مثل زینب بایستد و قد علم کند و خطبه بگوید. اگر علی آنجا بود و مانند جدشان حسین علیه السلام دست گرم ولایتش را بر سینه­ ی زینبی او می­ گذاشت، شاید تب ماتم بر وجودش نمی­ افتاد و فاطمه را آن همه رنجور و بیمار نمی کند... چند زن تنها، مانده بودند در بیابان های ساوه در کنار بدن­ های تکه­ تکه­ ی بردارنشان. دشت ماتم­ سرا شده بود و بدتر از همه این که احوال بانوی کاروان، هر لحظه وخیم ­تر می­شد. فاطمه­ ی معصومه تاب دیدن آن صحنه ­ها را نیاورد و تب کرد. همین تب بود که او را تا دیدار برادر می­ برد... .


ٰ+

طاقتم تاب بیاورد، ادامه دارد

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۵
محمد امین احسن مقدم